پیام آور نور
پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) شوخی می کرد ولی به جز سخن حق چیزی نمی گفت.(1)
*
زید بن اسلم می گوید: زنی با پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) در مورد شوهرش سخن گفت، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: همانی که در چشمش سفیدی است گفت نه در چشمش سفیدی نیست، پس از آن برای شوهرش گفته پیامبر را نقل کرد شوهرش گفت مگر نمی بینی سفیدی چشم من بیشتر از سیاهی آن است.(2)
*
پیرزنی از انصار به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض می کند از خداوند برای من بهشت را طلب کن. حضرت فرمودند: پیرزن داخل بهشت نمی شود. پیرزن اندوهگین شد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خندیدند و فرمودند: مگر نشنیده ای قول خداوند را در مورد بهشتیان که ما آنان را به ابداع آفریده ایم و دوشیزگان داشته ایم.[یعنی زنان بهشتی به صورت جوان و دوشیزه وارد بهشت می شوند](3)
*
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به پیرزنی از قبیله اشجع فرمود: ای اشجعیه! پیرزن داخل بهشت نمی شود. بلال او را دید که گریه می کند به پیامبر مطلب را عرض کرد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود سیاه نیز داخل نمی شود هر دو نشستند و مشغول گریه شدند عباس آنان را دید و به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) مطلب را عرض کرد. حضرت فرمود: پیرمرد نیز داخل نمی شود، سپس حضرت آنان را فراخواند و آنان را دلداری داد و فرمود: خداوند آنان را به بهترین شکل در روز قیامت می آورد و داخل بهشت می شوند به صورت جوان نورانی و فرمود اهل بهشت جوانان بدون مو و سرمه کشیده اند.(4)
*
جد خالد قسری زنی را بوسید، زن به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) شکایت کرد، حضرت او را احضار کردند، او به کار خود اعتراف کرد و گفت اگر او هم می خواهد قصاص کند و مرا ببوسد من آماده ام، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و اصحاب آن حضرت تبسم نمودند و فرمودند دیگر این کار را نکن. گفت نه، به خدا قسم دیگر نمی کنم. پیامبر از او گذشتند.(5)
*
امام صادق علیه السلام از امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پیرزن بی دندانی را دیدند و به او فرمودند پیرزن بی دندان داخل بهشت نمی شود. پیرزن گریه کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند چرا گریه می کنی؟ گفت من دندان ندارم پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) خندیدند و فرمودند با این حالت داخل بهشت نمی شوی.(6)
پی نوشت ها:
مناقب: کان صلّی الله علیه و آله یمزح و لا یقول إلا حقّا.
مناقب: زید بن أسلم: قال [صلّی الله علیه و آله و سلّم] لأمرة وذکرت زوجها: أهذا الذی فی عینییه بیاض؟
فقالت لا ما بعینیه بیاض، و حکت لزوجها فقال أما ترین بیاض عینی أکثر من سوادها.
مناقب: و قالت عجوز من الأنصار للنبی (صلی الله علیه و آله و سلم) ادع الله لی بالجنة فقال (صلی الله علیه و آله و سلم) إن الجنة لایدخلها العجوز، فبکت المرأة فضحک النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) و قال أما سمعت قول الله تعالی: «إنا أنشأناهن إنشاءا فجعلناهن أبکارا»(واقعه/35-36)
مناقب: و قال للعجوز الأشجعیة، یا أشجعیة لاتدخل العجوز الجنة فرآها بلال باکیة فوصفها للنبی (صلی الله علیه و آله و سلم) فقال و الأسود کذلک مجلسا بیکیان فرآهما العباس فذکرهما له فقال و الشیخ کذلک ثم دعاهم و طیب قلوبهم و قال ینشئهم الله کأحسن ما کانوا و ذکر أنهم یدخلون الجنة شباب منورین و قال إن اهل الجنة جرد مرد ملحلون.
قبّل جد خالد القسری امرأة فشکت إلی النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) فأرسل إلیها فأعترف و قال إن شائت إن تقتص فلتقتص فتبسم رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و أصحابه و قال أولا تعود فقال: لا والله یا رسول الله فتجاوز عنه.
نوادر راوندی: بإسناده عن جعفر بن محمد (علیه السلام) قال علی (علیه السلام) بصر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) امرأة عجوزا درداء فقال أما إنه لایدخل الجنة عجوزا درداء فبکت فقال (صلی الله علیه و آله و سلم) لها ما یبکیک فقالت یا رسول الله إنی درداء فضحک رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و قال لاتدخلین الجنة علی حالک.